توهمات بسیاری در مورد CRM در ذهن ها نقش بسته است. به طور کلی CRM موضوعی است که فرضیه های مختلفی را به خود اختصاص داده است.

برای اینکه بفهمیم جایگاه CRM در کسب و کارها چیست، باید با تعریف اولیه CRM و اینکه چرا مهم است شروع کنیم.

تعاریف بسیاری در مورد اینکه واقعاً مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) چیست وجود دارد:

"از CRM برای حل مسائل عملیاتی و همچنین جمع آوری داده ها در مورد مشتریان و سپس استفاده از این داده ها برای بازگرداندن مشتریان به دفعات استفاده می شود."

امروزه با وجود بمباران اطلاعاتی و پیشنهادات متنوع از سوی رقیبان، گزینه های مختلفی پیش روی مشتریان است، بنابراین ایجاد روابط محکم با مشتری و پرورش آنها قبل، حین و بعد از فروش بیش از هر زمان دیگری برای کسب و کارها اهمیت دارد.

CRM هم مانند هر موضوع دیگری با مجموعه ای از باورهای درست یا غلط دست و پنجه نرم می کند که اگر شفاف سازی صحیح در این حوزه صورت نپذیرد، پیش زمینه ذهنی افراد از تصورات اشتباه انباشته می شود که هم به زیان پرچمداران CRM است و هم مشاغل.

چند نمونه از توهم های رایج درباره CRM

سیستم مناسب CRM، موفقیت فرآیند بازاریابی را تضمین می کند.

مدیریت ارتباط با مشتری نه یک استراتژی بلکه ابزاری جهت کمک به استراتژی های سازمان و اصلاح آنهاست. سازمان ها قبل از تحقق سیستم پایدار CRM نیاز به داشتن فرض ها و استراتژی های صحیحی نسبت به ارزش مشتریان دارند و استفاده ا از CRM مستلزم تعهد بیشتر سازمان نسبت به مشتریان است این امر بدون ارائه محصولات و خدمات رقابتی رخ نمی دهد.

سازمان ها با استفاده از CRM تنها باید بر اساس بخش بندی مشتری و نه بخش بندی محصولات عمل کنند.

سازماندهی مجدد ساختار؛ هزینه زا و زمان بر بوده و برای سازمان و کارکنانش رنج آور می باشد و این کار بدون هماهنگی با سایر واحدها و کارکردهای سازمانی آن طور که باید موثر واقع نمی شود. برای مثال استراتژی های توزیع باید به نحو موثری با توانمندی های CRM ترکیب شود. این موضوع در رابطه با تمامی واحدها در سازمان صادق است.

مدیریت موفق ارتباط با مشتری نیازمند پایگاه داده ای متمرکز و عظیمی است که داده های کامل مشتریان را داراست.

بسیاری از شرکتهای موفق، نوعی از پایگاه های داده ای را نگهداری می کنند. اما داشتن پایگاه داده ای بزرگ به تنهایی کافی نیست، بلکه مهمتر از داشتن پایگاه داده ای بزرگ، رعایت استاندارد های معمول سخت افزاری و نرم افزاری است. ضمن اینکه پایگاه داده ای کوچک می تواند طراحی و نگهداری سیستم و مشتری را ساده سازی کند.

مدیریت ارتباط با مشتری نوعی پروژه کلید خورده است.

CRM فرآیند تست، اجرا و تست مجدد است. اجرای رویکرد بهبود تدریجی بسیار ارزانتر و موثرتر از رویکردی کلید خورده است. در طی اجرای رویکرد بهبود تدریجی، به مرور CRM با وضعیت خاص سازمان مذکور انطباق پیدا می کند.

در پایان به این فکر کنید که با تلفیق همه جریان داده ای حاصل از تیم های فروش، کارکنان خدمات مشتری، بازاریابان چقدر راحت می توانید آن ها را به اطلاعات عملی تجارت تبدیل کنید.

CRM به شما امکان می دهد بدون اینکه پیگیری را از دست دهید، جریان اطلاعات را از طریق کانال ها مدیریت کنید و نمای یکپارچه از فروش، خدمات، بازاریابی و فراتر را به شما ارائه می دهد.

شما می توانید همه چیزهایی که برای ایجاد روابط خوب با مشتریان برای جذب مشتری و حفظ آن بسیار مهم است را در یک جا مشاهده کنید.